گل باقالی خانم (مریم شیکمو)

یک وبلاگ خوشمزه و کم کالری دست نوشته های یک رشتی

گل باقالی خانم (مریم شیکمو)

یک وبلاگ خوشمزه و کم کالری دست نوشته های یک رشتی

چه روز خوبی! صبح رفتم دندان پزشکی تمام راه به خودم تلقین کردم که همه چی عالی خواهد بود! اولین روز هفته است من اولین بیمارش هستم و دکترم بسیار با دقت کار خواهد کرد! و همین طور هم شد! یک دکتر ناز هندی با چشمای درشت مهربون دکتر من بود! تمام مدت داشتم فکر میکردم که چه قدر شبیه سریدیویس هست! بعد هم رفتم دانشگاه و نمره ی امتحانم از تمام همکلاسی هام بهتر شده بود! 92 گرفته بودم! خیلی هم راضی و خشنودم! الان میرم شروع کنم درس بخوانم و شب دوباره آپ می کنم 

 

آخه چقدر آدم می توانه خسیس باشه!  

مریم: سلام خوبی؟ برنامه ی شبتون چیه میاین بریم سینمای 1 دلاری؟؟؟  

مخاطب خاص: اا چه خوب اتفاقا خیلی هم حوصله ی ما سر رفته بود! 

مریم: چه خوب پس ساعت 9 شب بیاین دم خونه ما که با هم بریم! 

مخاطب خاص: نه نمیشه شما بیاین دنبال ما همه با یک ماشین بریم!!؟ 

مریم: آخه ما الان 5 نفر ماشینمون تکمیله! شما که خودتون ماشین دارین!!؟ 

مخاطب خاص: باشه پس من بهت خبر می دم!! 

مریم: منتظرم پس بای. 

 

یک ربع به آغاز فیلم یکی مسیج میزنه! 

 

سلام مریم جان ما خوابمان میاد نمی آییم خوابیدیم! 

 

و این بار 4 هست که ما این دوستان رو جایی دعوت میکنیم و لحظه آخر دو دوتا چهارتاشون با هم جفت و جور نمیشه! هر چه پولدار تر داغون تر!! قومیت خاص و بسیار پولدار عزیز! یکم خوش بگذرون برای خودت خوبه! غربت زده نمیشی !!  ۱ دلار بیشتر پول سینما نمی دهی اما حاضر نیستی نصف دلار پول بنزین بدی! اگه دیگران تا سینما شمارو ببرند مقرون به صرفه می شود نه!؟ 

اگر هم دعوتت نکنیم به سینما کلی حرفهای خاله زنکی پشت سر مان می زنی!! 

و البته این بار آخری بود که دعوتتان کردیم به جایی!  

شب خوش! امیدوارم کابوس پول خرج کردن ببینی!!!

امروز بچه ها اومدن خانه ما فوتبال ببینیم بازی برزیل و ساحل عاج! بجز سجی همه طرفدار برزیل بودیم ! بسی خوش گذشت! امروز روز پدر هم بود اینجا! خیلی دلم برای پدر تنگ شده! یاد اون روز هایی که تا نصفه شب ها شلم بازی می کردیم بخیر! فکرشو بکن یک روزی هم میگم یاد امروز بخیر!! اوضاع درس به قول اینجایی ها SO FAR SO GOOD یعنی تا حالا که خوب بوده! از این به  بعدشم اینشالا خوبه! فردا وقت دندان پزشکی دارم اینشالا که یک پر کردن ساده است! 2 روز وقت دارم تا امتحان بعدیمو بخوانم!

استرس

هرچیز کوچیکی منو منقلب میکنه! یک تلفن وقتی که انتظارش رو ندارم! یا وقتی ایران زنگ میزنم و کسی گوشی رو بر نمی داره! همش منتظر یک خبر بدم!!! ترسو شدم به شدت! در سن 25 سالگی بشدت از امتحان می ترسم اگه نمره کامل نگیرم 2 هفته حالم خیلی بده! امروز توی دندون پزشکی بهم گفت باید دندانت رو پر کنی شایدم مجبور بشی رودکانال کنی! من خودم و به شدت باختم! الان خندم میگیره اما اون موقعه به شدت افسرده شده بودم و یک سر درد وحشت ناکی هم گرفتم!!! کار هم برای ترم آینده ندارم! اینم قوز بالای قوز بعدی! اما از نظر همه اینا اصلا دلایل ناراحتی و این همه استرس نمیشه! شاید ریزش مو هایم هم به همین دلیله! باید خودم رو دوباره بسازم این جوری نمیشه دارم داغون میشم! 2 هفته با تلقین کار می کنم اگه نشد می روم پیش روانشناس! شاید راه های بهتری برای کاهش استرس بهم یاد بده! وزنم هم 128 پوند بود امروز صبح 

صبحانه : 200 تا  

نهار 200 تا