گل باقالی خانم (مریم شیکمو)

یک وبلاگ خوشمزه و کم کالری دست نوشته های یک رشتی

گل باقالی خانم (مریم شیکمو)

یک وبلاگ خوشمزه و کم کالری دست نوشته های یک رشتی

آنفلانزا

لعنت به هرچی دکتر تو آمریکاس لعنت به هرچی بیمارییه عجیب غریبه !!! من بد بخت ۲ روز آنفولانزا گرفتم تو ۴۸ ساعت گذشته فقط ۹ ساعت بیدار بودم امروز جنازمو سید برد اورژانس توی اورژانس ۲ ساعت و ربع معطل شدی تا دکترو دیدیم یک چینی که اصلا اینگیلیسی بلد نبود بش میگم من فلو گرفتم حالا اومدم ببینم که آنفولانزای خوکی نباشه میگه اگه می خوای آزمایش بدی ۱۰۰۰ دلار میشه باید عکس از ریت بگیرم نتایج و ۱۰۰ جا ببری بعدشم هیچ دوایی برای خوب شدنش نیست باید دعا کنی خود به خود خوب شی!!!! بچه ها برام خیلی دعا کنین واقعا رو به قبلم امروز ۱۹ ساعت بیهوش بودم گیج داغون خدا کنه آنفلانزای خوکی نباشه من که اصلا پول ندارم برم آزمایش بدم تازه اگرم داشته باشم هیچ دارویی نداره فقط علکی پول دادم برام دعا کنین خیلی دوستون دارم و به محظ اینکه بهتر شدم عکس می زارم!!

شکیلا

وای بچه جاتون حسابی خالی بود کنسرت شکیلا خیلی خوب بود توی یک کلمه باید بگم بشدت شکیل و خانوم بود من اولین بارم بود که می رفتم کنسرت و واقعا از برنامه دیشب خیلی راضی هستم ما ۳۵ دلار نفری پول داده بودیم و واقعا می ارزید!برنامه به مناسبت جشن مهرگان بود جشن مهرگان جشنی بوده برای آغاز فصل پاییز و درو محصول و همچنین چون پاییز برای عاشقان بسیار دلگیره روز شروع پاییز و جشن می گیرن که عاشقان خیلی هم دلگیر نشن!!! 

اما راجبع کنسرت :شکیلا توی قسمت اول برنامه یک لباس صورتی مدل ماهی پوشیده بود و بسیار هم پوشیده بود با گوش واره ها ی بزرگ و بلند و موهای چتری هایلایت شده خیلی زیبا و متین شده بود و به نظرم کمی هم لاغر تر شده! قدش خیلی کوتاه هست و برای همین خیلی هوشمندانه تمام گروه کنسرتش هم قد کوتاه انتخاب شده بودن !  

شکیلا وقتی می خواست آهنگ عاشقانه بخونه می گفت زوج ها دست های همو بگیرن و از این آهنگ لذت ببرن و وقتی که خواست امشب در سر شوری دارم رو بخونه گفت حالا اوناییی که سر آهنگ قبلی روشون نشده بود این بار دستای همو بگیرن و من و تمام دوستامون چشم دوخته بودیم به دوستمون که ۲ تا پسر عاشقش شدن البته فردین نیومد بود به نفع بابا لنگ دراز کشیده بود کنار  

خلاصه ما این دوستامونو نگاه کردیم که ببینیم که اینا بالاخره دستای همو میگیرن یا نه بعد در کمال تعجب دیدیم که بابا لنگ دراز داره گریه می کنه و لیلی قصه سرشو انداخته پایین!!! دیگه موضوع خیلی جالب شده بود لیلی  و بابا لنگ دراز با ۲ نفر فاصله پیش ما نشسته بودن خلاصه تا نیمه اول برنامه دیگه ما همش این ۲ تا رو مثل ضاییع ها نگاه می کردیم!!! 

توی برک رفتیم که ساندویچی چیزی بخوریم  فهمیدیم که این بابا لنگ درازه اومد دسته لیلی رو بگیره که با مقاومت لیلی مواجه شده و زده زیر گریه خرس گنده!!! همشم تو فکر بود اصلا با ما حرف نمی زد اما خیلی به ما حال داد چون می خواست واسه لیلی سی دی کنسرتو بخره که شکیلا امضا کنه ولی روش نشد فقط برای لیلی بخره واسه ما هم خرید ای !!!!! 

خلاصه آخره برنامه هم به ما یک تی شرت هایی هدیه داد  که روش عکس ندا بود و نوشته بود آزادی برای ایران البته به انگیلیسی . 

خلاصه کلی عکس گرفتم توی فیس بوک دارم اگه فیس بوک دارین اددم کنین 

صبحانهآب هندونه +۱واخد نون عسل+۱سیب کوچک۵۰+۱۰۰+۵۰=۲۰۰
م.و۰۰
نهار۰۰
م.و
شام۱ سیب+۱ تیکه پیتزا +نون با گوشت چرخ کرده +ماهی۷۰+۱۰۰+۲۰۰+۱۰۰=۴۷۰
آبمور دن ۳ لیتر
ورزش
محخوب
کالری کل۶۷۰
عملکرد از ۱۰۰۷۰
با

  

امروز روزخوش گذرونیه سر کار که نمی رم صبح با بچه ها می ریم ارایشگاه بعدش میریم ناهار بعدش میریم بولینگ بعدشم میریم  یک بوفه هندی برای شام و شب هم خونه یکی از بچه ها  ! البته من چون می دونم امروز دامان از دستم خواهد رفت فاصله ۶ کیلونتری خونه تا دانشگاه و با دوچرخه میرم . 

صبح ساعت ۶ پاشدم که بازی استقلال و پرس پلیس و ببینم اما واقعا دیگه گندش در اومده خجالت بکشن  همه چیو گند زدن همه می دونستن که ۱-۱ بازی تمام میشه ! 

حالاشب میام می گم چی شد داستان دختری با ۲خواستگار عاشق میگم آخه امشب همه باهم هستیم خدا بخیر کنه!  

شب: خوب من برگشتم کلی خسته از خوش گذرونی همه چی خوب بود تا بوفه هندی که گند زدم به همه چی فکر کنم 3000 کالری خوردم بعدش یک کار خیلی زشت کردم مثل احمق ها وقتی اومدم خونه دستمو تا آرنج کردم تو خلقم و بالا اوردم !!!!! من پشیمونم دوستان ! 

راجبه داستان عاشق شدن دختری توسط2  پسر بگم که خیلی از دست یکی از پسرا ناراحت هستم  چون فکر کرده فیلم هندییه یا اون فردینه نمی دونم همین جوری علکی به نفع اون یکی پسره رفته کنار بدون اینکه نظر این دخترو بپرس اصلا تصمیم با دختره بوده منم می دونم که دختره بیشتر دلش پیش این آقای فردین خان بوده اما ایشون مثل داستان های آبگوشتی ایرانی با قلبی شکسته به نفع کسه دیگه کنار رفته و اصلا نظر دختره هم براش مهم نبوده در یک کلمه باید بگم چه مسخره! آدم مگه وقتی عاشق میشه به یکی دیگه به فرما میزنه!!!!! نه وای میسته و تمام تلاششو واسه رسین می کنه! 

امروز روز تعتیله اما آنا این دختری که براش کار میکنم صبح مسابقه فوتبال داره از ساعت 8 تا 1 باید برم سرکار و از ساعت 6 هم راه می افتم برم کنسرت شکیلا که به مناسبت جشن مهرگانه میرم  

تا شب هم میام بر نامه غذایی همه ی دوستانم رو مطالعه می کنم و نظرم رو می گم مرسی بابت کامنتاتون بوس.