گل باقالی خانم (مریم شیکمو)

یک وبلاگ خوشمزه و کم کالری دست نوشته های یک رشتی

گل باقالی خانم (مریم شیکمو)

یک وبلاگ خوشمزه و کم کالری دست نوشته های یک رشتی

زنک

گفتن نداره! اما اگه بنویسمش قطعا راجبعش کمتر حرف میزنم. خوب اگه اینجا بگم کسایی که نمیشناسمشون می خوانن و خیلی غیبت نمیشه! خلاصه اش که این رفیق ما بد جوری روی اعصاب آدم پیاده روی می کنه! الان که دیگه تحویلش نمی گیریم رفته و با تمام دوستای ما که ما یکمی باهاشون مشکل داشتیم( البته از این مشکلاتی که خودمون می دانیم اما هرگز به روی هم دیگه نمی آوریم) خلاصه اش با اونا تریپ لاو ترکونده و صبح ها می روند باهم می دواند!!! :)) همش فکر می کنم که هنوز از اون بازی والیبالی که راش ندادیم اینقدر ناراحت که صبح ها برنامه ورزشی پیاده کرده! این بار اولش نیست تقریبا با تمام کسانی که  دوستیشو به هم زده همین کار ها را کرده! ای کاش زود تر از بین ما برود که جمع تمام دوستای ما را به هم زده!! 

   

ای کاش می شد بهت فکر نکم! اصلا به حسادت های زنانه ی بسیار زشتت توجه نکنم! اما لامذهب یک زمانی دوستم بودی به این راحتی ها من همه چی یادم نمیره! تویی که هر لحظه احساساتت که عوض میشه یک لحظه هم فکر نمی کنی و چشم سفید بازی در میاری!!   

 

آخیش راحت شدم! حرف هام زدم! یک روش روانشناسه که معروف به صندلی خالی است را من اینجا پیاده کردم!!!  یک صندلی خالی برای مخاطبت٬ فقط می ماند چیز هایی که توی دلته بهش بگی! گشتاسب تراپی! 

 

صبحانه ۳۰۰ تا نهار ۴۵۰ تا اینجا! 

 

پیوست: امتحانم خیلی بد نشد خوبم شد تازه :) 

 

زیباترین دندانهای دنیا

  1. امتحان هیومن دولپ منت را گند زدم. 
  2. امتحان بعدی هفته بعد است هنوز شروع نکردم و احتیاج به یک A دارم. 
  3. دندان پزشکی رفتم باز هم 2 تا دندان باید پر کنم لعنت به جنس خراب این دندانهای من. 
  4. چشم پزشکی رفتم خدارو شکر فعلا عینکی نشدم.  
  5. امروز عصر با دوستان به پارک آبی رفتیم چه خوش گذشت! 

حالا شرح خبر های بالا: 

 

امتحانمون رو که در حد تیم ملی گوانتاناموی جنوبی دادیم رفت! 3 روزه اعصاب برام نگذاشته این افتضاحی که به بار اوردم!! 

 4 تا جوش خیلی گنده زدم یکی درست وسط ابروهام که خیلی ضایع است یکی هم روی لپم 2 تا هم روی گردنم که همه درد ناک و زیر پوستی اند! چی شده یعنی ؟؟  

راستی توجه کردین گاهی وقتا که اصلا روی مود خوبی نیستید و اخلاقه تون شدیدن "چیز مرغیه" بعد یهو یک غریبه لبخند میزنه به شما و کلا مود شما را  عوض می کنه!!! امروز اینجوری بود برای من! توی دندان پزشکی که بودم حسابی از دست خودم و امتحان کذایی شاکی بودم که یهو دکتره به من لبخند زد! منم همش به این فکر می کردم که چه لبخند قشنگی! بعد هم کلا استرسم رفع شد و کلی از محاصبت با ایشون لذت بردم! یک خانم جوان آمریکایی با زیباترین دندان های دنیا!

 اوضاع خوردن افتضاح فکر کنم خیلی چاق شدم از ترس خودم را وزن نمی کنم!

خروس جنگی شدم

امروز خیلی بی مورد با سید دعوایم شد! سر اینکه هی من حرف سارا را می زدم و او اصلا خوشش نمی آمد و مرتبا می گفت تو که میگی راحت شدی پس چرا اینقدر حرفش رو میزنی؟؟ راست می گفت! اما گاهی انسان تنها چیزی که لازم دارد یک شنونده ی خوب است. کسی که راجبع به تو قضاوت نکند و اگر عصبانی شدی و حرف بدی زدی ، او به دیگران نگوید، کسی که بفهمد زمان عصبانیت تو را کم خواهد کرد و با آرامش به تو گوش دهد! مادرم فرد خیلی صبوری بود! اما شنونده ی خوبی نبود چون مدام نصیحتم می کرد! شوهرم هم که اصلا شنونده نیست!  

 

بگذریم بعد از دعوا من با ماشین رفتم دانشگاه و تا نهار که حدودا ساعت 3 بود دانشگاه ماندم نهار امروز نوبت عالم بود! دستپخت عالم خوبه خوراک مرغ + پلو بود 400 کالری خوردم! درسته که دیگه 2 روز توی هفته که نوبت نهار پختن من و سید هست غذا نمی پزم اما خیلی هم خوشحال نیستم! آخه من و سید دیگه خیلی وقت کمی رو به خودمون 2 تا اختصاص می دهیم همش با دوستانمون بیرون هستیم! دلم می خواد که برنامه های خانوادگی خودمان را هم داشته باشیم! 

ای کاش بچه داشتیم و با بچه هایمان بیرون میرفتیم!!! بعد آمدم خانه کمی خوابیدم و تا 9 درس خواندم بعد هم به دعوت سیسی به شام هندونه+ پنیر دعوت شدیم! بعدشم شلم و الانم ساعت 12 هست و خانه ام!

 

اوضاع ورزش هم خوبه یک تیم والی بال داریم، البته بیشتر دوستانه است تا حرفه ای اما هفته ای 2 یا 3 بار می رویم برای بازی! 

 

فردا امتحان دارم برام دعا کنین