گل باقالی خانم (مریم شیکمو)

یک وبلاگ خوشمزه و کم کالری دست نوشته های یک رشتی

گل باقالی خانم (مریم شیکمو)

یک وبلاگ خوشمزه و کم کالری دست نوشته های یک رشتی

کتاب دزد

تا حالا شده بخوایین یک اتفاقی رو که براتون اتفاق افتاده رو فراموش کنین؟؟ موفق هم شدین؟؟؟ من دارم این کار رو می کنم!‌خیلی دلم میخواد راجبعش حرف بزنم اما مطمئنا دیگه نمی توانم فراموشش کنم!! پس بی خیال! اگه تا ۱ هفته دیگه موفق نبودم میام میگم! 

 

بعضی ها چه دودر بازند!!! و جالب اینکه به ایرانی بودن یا آمریکایی بودن هیچ ربطی نداره به ذات خراب این انسان ربط داره!! حالا چی شده؟ 

 

قبل از تعطیلات بهاری اینجا٬ من یکی از دوستای دانشگاهم که یک آمریکایی اسپانیایی بود از من خواهش کرد که کتاب سایکولوژی مو که ۱۵۰ دولار هم قیمتشه بهش قرض بدم که درس بخوانه!!! هیچی دیگه! بقیش معلوم هرچی بهش میگم کتابم رو بیار منو میپیچونه!! میگه تو ماشینه سر کلاس بهت میدم بعد سر کلاس نمیاد تلفن جواب نمیده اسمس هم جواب نمیده!! ۲ ماه بیشتر به پایان ترم نمونده من نمیتوانم دوباره کتاب بخرم و بدون کتاب بیچاره میشم! 

 

یکی از عمه هام که خیلی وضع مالی خوبی داشت و همیشه بابای من را دعوا میکرد که تو بلد نیستی پولات رو جمع کنی و همش داری هیف و میل میکنی و از این حرفها ی که  همیشه روی اعصاب من بود٬ متاسفانه برشکست شد. هرچند که خواهر بزرگ بابام بود و حق نصیحت کردن داشت ولی نا خداگاه مامان من رو خیلی ناراحت میکرد چون به نظر منظورش به مامان من بود! خلاصه اش برشکست شده متاسفانه با ۱ میلیاد بدهی!!! خدا به دادشون برسه! حالا کلی پول هم از پدر من قرض کرده!! نه اینکه فکر کنید خوشحالم که بر شکسته شده! نه برعکس خیلی خیلی هم ناراحت هستم! اما واقعا اینجوری ۲ اسبه خرج کردن این چیز هارو هم داره! حلقه ی عروسی عروسشون رو ۸ میلیون خریدن! و کلی بزیر به پاش علکی که هیچ وقت ما نداشتیم! شرکت حمل نقل میزدند ۱۸ کامیون میخریدند ولی اصلا براش کار نداشتند!  

خلاصه سال خوبی شروع نشده در خاندان مرادی ها!! 

 

یکی از استاد های دانشگاه هم که یک  مرد سیاه پوسته هی به من گفت بیا توی اتاقم باهات کار دارم منم هی میگفتم که آخه من مشگلی توی درس شما ندارم اونم گفت نه من با تو کار دارم!‌من که نمی گم تو با من کار داری!!! خلاصه من رفتم و عوضی نه از موی سفیدش خجالت کشید نه از حلقه ی دست من! و بعله بهم گفت که بیا ناهار با من بریم بیرون! من کلاسم رو تعطیل می کنم و می برمت یک رستوران ایتالیایی عالی!!! اون وقت بگید چرا من از سیاه ها متنفرم!!!!!! 

 من یک جوری اسگلش کردم تا آخر ترم دست به سرش میکنم چون نمره ام دستشه! ولی رفتن به کلاسش خیلی برام زجر! اه اه دیگه نه ماکارانی میتوانم بخورم نه لازانیا همش یاد قیافه ضایع اش میفتم!!  

 

وزنم هم نوسان بین ۵۸ و ۵۷ حالا گلی بره دقیقتر میگم بوسسسسسسسسس

نظرات 7 + ارسال نظر
سایت خبری سرگرمی خلیج فارس انلاین یکشنبه 8 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 07:45 ب.ظ http://khalijefars.blogsky.com/

سلام
سال نو مبارک عزیز
وبلاگت جالبه

تینا یکشنبه 8 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 08:13 ب.ظ

سلام عیدت مبارک! امیدوارم به همههدفهات برسی مخصوصا کانادا رو! (:

این یارو رو هم بنظرم یه نامه به عنوان هرسمنت به دانشگاه بنویس.

نیلوفر یکشنبه 8 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 09:35 ب.ظ http://niloofarj.blogspot.com

آخ آخ از این استاد های هیز ، من توی دانشگاه ایران یکیشو داشتم که این قدر هم زشت بود تازه بعدش هم نماینده استان شد با بدبختی نمرم و گرفتم ، خدا بهت رحم کنه واست دعا میکنم هم کتابتو این هفته واست بیارن و هم استادت دست از سرت برداره و هم اون ماجراهه فراموشت بشه و وضعیت عمت درست شه ، تازه بعد از همه این ها سال نو مبارک

سوگند دوشنبه 9 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 01:50 ب.ظ http://myfitness.blogfa.com/

من فکر میکردم فقط هیزی مختص یه قشر خاصیه نگو همه گیره :))))
مریمی من هم این روزا همش میخوام به یه چیزی فکر نکنم اما نمیشه ، اگه موفق شدی به منم بگو چیکار کنم
برای خاندان ما هم امسال آخر گل و گلاب بود ، هیچوقت تو خود عید این همه مشکل نداشتیم که الان داریم !!!

راستی نگفتی چرا قصد دارین موو کنین کانادا ؟ چرا امریکا نمیمونین؟؟؟

مینا دوشنبه 9 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 03:16 ب.ظ http://www.sliamfast.blogfa.com

سلام قلباقالی جونم
خوبی؟ دلم برات تنگ شده بود
سال نو مبارک
بای بای

مینا دوشنبه 9 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 07:47 ب.ظ http://www.sliamfast.blogfa.com

سلام به مریم عزیزم
مرسی که دلداریم دادی
اما عزیزم اگه شما جای من بودی ناراحت نمیشدی؟
وقتی مامانت ۱۶۴ و بابات ۱۸۶ باشه و اونوقت شما بشی ۱۵۷!؟
واقعا ناراحت کننده نیست ؟
بهر حال مرسی عزیزم که دلداریم دادی
شما وقتی سن من ۱۴ ساله بودی جند سانتی متر بودید؟

والا من تا ۲۱ سالگی قد کشیدم!! تو هم میکشی ولی من جات بودم دوست داشتم کوچولو میموندم ! خیلی دختر های کوچولو ملوس و نازن! پسر که نیستی غصه میخوری!!

توئیگــــی پنج‌شنبه 12 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 09:02 ق.ظ http://twigy.blogfa.com/

خانم دکتر دیکته ات داغووونه ها ااا ;)
هر دفعه وسوسه میشم معلم بازی در بیارم و بهت نمره بدم
مثلا دولار نه ! دلار
برشکست نه ورشکست
و ..................

:*

هه هه آره داستان داره! همیشه خراب بوده! باید یک روزی درستش کنم! ولی غلط هام و بگیر تا در جهل مرکب باقی نمانم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد