گل باقالی خانم (مریم شیکمو)

یک وبلاگ خوشمزه و کم کالری دست نوشته های یک رشتی

گل باقالی خانم (مریم شیکمو)

یک وبلاگ خوشمزه و کم کالری دست نوشته های یک رشتی

روز حافظ

سلام دوستای خوب و عزیزم مرسی بابت این همه لطف و کامنتهای مهربون که  برام گذاشتن ! 

اما راجبع دیشب کذایی!!! اول بهتون بگم که من واقعا فکر می کردم حافظ معروفه!!! و همه ی ایرانی ها هر جا که باشن حافظ رو میشناسن! اما خوب زهی خیال باطل!!!! دیروز صبح توی استار باکس یک سری ایرانی که عموما اینجا بزرگ شده بودن و دیدم و ازشون پرسیدم شما تولد حافظ می آیین بعد یکی شون گفت حافظ  کودوم پسرس!!!! من گفتم بابا حافظ شاعر!!! بعد من و مثل منگولا نگاه کردن گفتن وا !!! شاعر کیه!!! منم یکی زدم تو سرم که این دیگه کین یعنی یک سال هم سر سفره هفتسن هم کتابشو ندیدن !!! بعد کلی شاکی بودم بعد از صبح به هر کی که می رسیدم می گفتم شمام میان؟ اول می پرسید شام چی می دن؟ بعد می پرسیدن بزن برقصه ؟بعضی ها که می گفتن آبجو یا مشروب هم داریم یا نه!!!! اصلا اینا توی یک فاز دیگن خلاصه به بچه هایی که این برنامه رو با هم تدارک دیده بودیم گفتم احتمالا فقط خودمون ۴ یا ۵ نفریم! شب که شد ۲ تا از اساتید مسن تر آمدن منم یکم خیالم راحت شد گفتم آخیش این دیگه می دونه حافظ کییه! بعد یکی از استادا اومد به من میگه ببینم حافظ ۴۰۰ سال پیش بوده دیگه!! من و می گی گفتم ای خدا این منگولا دیگه کین ؟؟ حالا یک استاد دیگه اومده دعا که نه بابا جافظ ۴۵۰ سال پیش زنده بوده!!! بعد با هم دعوا می کنن که نه ۵۰ سال پیش که تو اول دبستان بودی اون وقت حافظ ۴۰۰ سالش بوده!!!! منم دیگه نتونستم تحمل کنم گفتم که ببخشید حافظ ۷۰۹ سال پیش به رحمت خدا رفت دعوا نکنین ترو خدا!!!! 

خلاصه شب شد بر خلاف تصور ما ۳۰ نفر آدم اومده بود!!!! خلاصه یکم به آهنگ های خواننده هایی که آهنگ حافظ رو خونده بودن گوش کردیم بعدش فال حافظ به همه دادیم و ازشون خوستیم غلط غلوط هم شده بخونن . بعدش شام خوردم اولوییه و دلمه و هومس با چیپس و این چیزا. بعد از شامم من متنی که راجبع حافظ نوشتم خوندم و کلی هم منو تشویق کردن نزدیک بود جاییزه نوبل ادبیات بهم بدن!!!!!! نوبت کیک که رسید یکی برای خوش مزگی آهنگ تولد مبارک اندی رو گذاشت بعد یوهو همه ی آقایون اومدن وسط رقص چاقو کردن !!!!!!! دیگه مجلس به ابتزال کشیده شد همش بزن برقص شد خیلی خنده دار  بود!!!!! اینم از کار فرهنگی ما!!! آبرو برامون پیش خاجه خافظ شیرازی نموند!!! یکی از پسرا همین جوری که می رقصید می گفت ای ول ای کاش حافظ بود می یومد وسط!!! منم که داشتم خودمو می زدم حرس می خوردم!!! نشون به اون نشون که از ساعت ۹ تا ۱۱ شب همین جوری هی یکی مگفت به افتخار کرد ها آهنگی کردی بیام وسط بعد بندری ورشتی و.....  

خلاصه جو خیلی فرهنگی بود!!! شوخی شوخی حافظ پارتی بود واقعا !!! 

ولی خودمونیما خیلی خوش گذشت !!!! جاتون خالی!!! باز هم می گوییم عکس هاش توی صفحه فیس بوک من هست 

صبحانه۲ تا کف دست نون لبنانی+پنیر+۱ استکان آبپرتقال۱۲۰+۳۰+۱۱۰=۲۶۰
م.و۰
نهاریک ساندویچ الویه به اندازه کف دست۴۰۰
م.وتوت فرنگی۱۰۰
شام
آب۳ لیوان
ورزش
محخوب
کالری کل
عملکرد از ۱۰۰

نظرات 8 + ارسال نظر
مهدیه شنبه 18 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 07:09 ب.ظ http://chaghalo.persianblog.ir

به به عجب حافظ پارتی بوده اونجا.عیب نداره همین که خوش گذشته خوبه.مخصوصا که تو هم از مریضی بلند شدی کمی تفریح و تعویض روحیه واست خوب بود.همیشه خوش باشی جونم.

آره خداییش برای روحیم خیلی خوب بود !تا ما باشیم کار فرهنگی نکنیم

نیلوفر شنبه 18 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 08:01 ب.ظ http://niloofarj.blogspot.com

غصه نخور واسه حافظ پارتی، مطمئن باش اگه خود حافظ هم زنده بود همین جوری واسه خودش در بلاد غربت تولد میگرفت کلی هم حال کرده با این کار فرهنگی شما

فقط خدارو شکر حافظ اونجا نبود

توئیـــــــگی شنبه 18 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 09:25 ب.ظ http://130kg.blogfa.com/

آخه خدائیش من خودم مرید حافظم البته بعد از مولانا . اما تا حالا نشنیده بودم کسی تولد حافظ جشن بگیره . حالا هی ما رو حواله بده به فیس بوک ها . میدونی ما توی ایران دسترسی نداریم ! اگه زحمت نیست مقاله ای که نوشته بودی رو ایمیل کن مریمی .

ا توییگی جان تو دیگه چرا هر سال روز تولد حافظ توی شیراز غلقله میشه از همه جای دنیا میان شیراز کلا یاد بود حافظ هر سال می گیرن!!
شاید عکسا رو براتون ایمل کنم اما مقالمو تایپ نکردم هنوز اگه کرم چشم

سحر یکشنبه 19 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 03:30 ق.ظ http://saharolaghari.blogfa.com/

mano ad kon baba to facbooket
sahar rezaei

فاطمه یکشنبه 19 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 12:41 ب.ظ http://fatima1383.persianblog.ir/

کلی خندیدم اول بهتر بود یه سری برشوری اطلاعات اولیه ای بهشون میدادی که بفهمن مجلس واسه کی به پا شده به هرحال کلی خندیدم از مطلبت خسته نباشی واقعا

ناشناس یکشنبه 19 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 01:30 ب.ظ

خانم کار فرهنگی کن جایزه نوبل ادبیات ببر، لطفا غلطهای املایی متنتو درست کن. ابتزال؟؟؟؟؟؟؟؟؟ حرس؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ واقعا که.

هه هه باشه چشم تو درست می کردی دیگه اخه من واقعا بلد نیستم بی سوادم خوب

ناشناس یکشنبه 19 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 01:31 ب.ظ

بعد اون وقت فکر کن یکی با سرچ "حافظ" تو گوگل بیاد اینجا. چه شود.

از بد شانسی شما متاسفم

سحر یکشنبه 19 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 02:19 ب.ظ http://saharolaghari.blogfa.com/

واى که چه قدر خندیدیم عجب اوسکو ل هایى بودن .راستى خیلى خوب مى نویسی

مرسی عزیزم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد